مترجم: نازی نظاملی، شايان شمس
سرپرست گفتار: رضا آفتابی
- این یه فیلم پرهیجانه که در موردش به خوبی فکر شده و از فریم اول تا فریم آخر منو میخکوب کرده ...
مترجم: نازی نظاملی، شايان شمس
سرپرست گفتار: رضا آفتابی
- این یه فیلم پرهیجانه که در موردش به خوبی فکر شده و از فریم اول تا فریم آخر منو میخکوب کرده بود.
- یه فیلم جناییه. گمونم یه جورایی مثل مواجه یکی از فیلمهای جیمز باند با ماتریکسه. همچین رنگمایهای داره.
- داستان در مورد شخصیتهاییه که قادرن خودشون رو از همهی امور فیزیکی محدودکنندهی خلاقیت رها کنند.
- شخصیتها توی خواب خودشون هستند و توی خوابشون خوابی رو میبینن که مدام عمیقتر میشه و صدا باید این موضوع رو منعکس کنه.
- باید احساس بشه که واقعیه اما در اغلب مواقع اون چه که اتفاق میفته کاملاً محصول تخیله.
- کارگردانی موسیقی متن هم بیشتر به عهده کریستوفر نولان بود.
- اون واقعاً دوست داره تو میکسها حاضر باشه. فرآیندش رو دوست داره. با ایدههای مختلف سروکله میزنه. در طول میکس بیشتر وقتش رو با ما میگذرونه، درحالی که بقیه کارگردانها مشغول کارای خودشون هستند.
- از صداهای شل و بیحال خوشش نمیآد. انتظار یه کار متهورانه، تهاجمی، تکاندهنده، تازه و نو رو داره. کریس به خوبی ما رو تشویق میکنه تا از شیوههای معمول این حرفه فراتر بریم.
- اون فیلمهای پر از تعلیقی میسازه که از نظر احساسی جذبت میکنن و از نظر صوتی هم همینطورن؛ چه به واسطه برخی عناصر عمیق و منحصربهفرد طراحی صدا و اونچه که اسمش رو میذارن موسیقی متن کارآمد باشه و چه حتی به واسطه غیرتکلفی بودنِ میکس.
- صحنهای هست که درش دو تا از شخصیتهای فیلم توی یه کافهای نشستن و دنیای اطرافشون شروع به از هم پاشیدن میکنه. سه لایه اصلی عبارتند از صدای پرتاب آور معلق حاصل از انفجار و اتفاقاتی که در اطرافشون میفته، صدای زیرین که منشا تمام این اتفاقاته و لایهی سوم که بیشتر وهمآلوده، صدای ناله و شیون و هر صدای زندهی دیگه که تحریف و دستکاری شده. نظرمون بر این بود که ترسناک جلوه کنه. هدف ما این بود.
ما صداهای زیادی ضبط کردیم؛ کلی صدای سلاح، اتوموبیل، ماشین برفروب و اسکیکردن. ما همچنین صداهای بم رو دوباره از طریق سابووفر به صورت میدانی ضبط کردیم. ضبط کردن توی اون فضاها، حس آکوستیک طبیعی رو فراهم کرد. فرآیند خیلی طولانیای بود. ما دائماً در حال ضبط بودیم. سعی کردیم تا جای ممکن، مواد خام رو خودمون صدا برداری کنیم.
ما همیشه از موقعیتهای مختلف میکروفون برای ضبط استفاده میکنیم. این موضوع در مورد صدای تفنگها اهمیت پیدا میکنه، چرا که بر اساس فاصله از سلاح، فرکانسهای مختلف شکل میگیرن. ما متوجه شدیم که اگه چندین میکروفون در فواصل مختلف برای ضبط صدا داشته باشیم، وقتی این صداها رو بیاریم توی protools و به صورت دستی اونها رو روی هم بگذاریم، صدای تولید میشه که در هیچکدوم از اون فواصل نمیشه شنید. بنابراین یه صدای عظیمی تولید میشه که هم صداهای جزئی میکروفنهای نزدیک رو در خودش داره و هم صداهای دور و کمانرژی و کمطنین که با میکروفنهای دور گرفته شده.
- در مورد دیالوگها اگه یه کار باشه که کریس واقعاً بهش علاقه داره اینه که خودش رو وقف فرآیند تولید صدا کنه. اون تمام تلاشش رو میکنه تا ضبط صدا به بهترین و واضحترین شکل صورت بگیره، حتی توی سختترین شرایط. توی این فیلم موقعیتهای چالشبرانگیز زیادی وجود داشت، توی برف یا بارون یا هر موقعیت دیگه. ۹۸ درصد صدای فیلم یا حتی بیشتر به صورت صدای سر صحنه ضبط شد.
- من چند ساله که با این افراد کار میکنم. تیم خیلی قویای داریم. این که چند سال با هم کار کردیم باعث رضایتبخشتر شدنِ کار میشه.
- وقتی با تیم کار کنی میدونی چطور با آدمها صحبت کنی، میدونی چطور بقیه باهات صحبت میکنن، میدونی چطور ارتباط برقرار کنی، میدونی کار رو چطوری انجام بدی. حس خوبی داره که همه ما برای دستیابی به یه هدف همکاری میکنیم.