مترجم: نازی نظاملی، شايان شمس
گويندگان: شايان شامبياتی، رضا آفتابی
- توی كتابِ شما راهكارهاي خيلي مفيدي براي براي بازيگرهای جوان وجود داره كه به نظرم جالبن. يكيشون اينه كه در ...
مترجم: نازی نظاملی، شايان شمس
گويندگان: شايان شامبياتی، رضا آفتابی
- توی كتابِ شما راهكارهاي خيلي مفيدي براي براي بازيگرهای جوان وجود داره كه به نظرم جالبن. يكيشون اينه كه در كلوزآپها، فقط يك چشمِ بازيگرِ مقابلتون رو انتخاب كنيد.
- بله، و از يه چشم به چشم ديگه نرين. دليل انتخاب يه چشم اينه: مثلا تو اين نما، دوربين از اونجا از من فيلم ميگيره. اگه من با اين چشم به اون يكي چشم شما نگاه كنم، منو از دست ميدين. اگه من با اين چشم به اون چشمتون نگاه كنم اين چشم دوربين رو نگاه ميكنه. و اگر قراره نقش قوي بازي كنين پلك نزنين. اگه نقش ضعيفه پلك بزنين. البته عمدي پلك نزنين، ولي منظورم اينه كه ميتونين بشكونينش. ولي اگه واقعاً نقش قويه، اين طوري نگاش كنين. اين دوربين ميتونه اين چشم رو بگيره. هيچ وقت چشم رو تغيير ندين. فقط هنرپيشهها ممكنه اينكارو بکنن، نه مردم واقعي.
- مثلاً هيو گرانت، اون...
- بله، جالبه چون اون همهش پلك ميزنه. اون هميشه عصبي چون نميتونه كسي رو كه ميخواد بدست بياره. اون اون بازيگر باهوشيه. ميذاره بفهمين خيلي قوي نيست بلكه عصباني و ناراحته. اگه دارين يه نقش جدي رو بازي ميكنين، مثل من بيشتر وقتا، نبايد عصباني و ناراحت به نظر بياين.
- هيچ وقت ناپوشیده ظاهر نشين.
- نه، نه، بازيگري اساسش كنترل كردنه. شما كنترل ميكنين... مردم نميدونن دارن كنترل ميشن. ولي به جايي كه ميگي نگاه ميكنن و به چيزي كه ميگي گوش ميكنن. و لحظهاي كه كاملاً ناپوشیده باشي، یا لباس نامناسب تنت باشه، اونها به چيزي نگاه ميكنن كه تو نميخواي. و سريع شروع ميكنن با هم حرف زدن. سريع شروع ميكنن به حرف زدن. همه جور مقايسهات ميكنن. بسته به اين كه زنن يا مرد. پس تمركزشون کاملاً از بين ميره. يكي از چيزايي كه من رو به فكر انداخت رابرت هلپمن، مدير بالهي انگلستان بود.
در زمان موزيكال كلكته، که یک موزیکال برهنه بود، از رابرت هلپمن پرسيدن که آیا ممکنه شما همچين بالهاي رو برگزار کنین؟ اون گفت نه. پرسيدن چرا، گفت چون همه چي وقتي موزيك متوقف شه متوقف ميشه. و من فكر ميكنم دليل خوبيه. ميدوني؟ منظورش اينه كه تمركز از دست ميره. با تمومشدن موزيك كارت تموم ميشه. در این نمایشها مردم فقط به ظاهر شخصیتهای روی صحنه توجه میکنن. پس سعی کنین از این کار اجتناب کنین.
- در آخر، هيچ وقت به اين فكر نكرده بودم ولي وقتي آدمها نقش مستها رو بازي ميكنن، اشتباه گذشتهي شما رو ميكنن. مست بازيكردن.
- بله، و نامفهوم حرف زدن. بله... وقتي اولين بار جوونيهام قرار بود نقش یه مست رو بازي كنم، تهيهكننده جلوم رو گرفت گفت چيكار ميكني؟ من گفتم تو اين صحنه مستم. اون گفت ميدونم، ولي تو مست نيستي. هنرپيشهاي هستي كه سعي ميكنه مست به نظر بياد. گفتم نميفهمم يعني چي؟ گفت يعني بازيگري هستي كه سعي ميكنه چپ و چوله راه بره و نامفهوم حرف بزنه. يه مست سعي ميكنه صاف راه بره و درست حرف بزنه، برو بيرون و دوباره سعي كن. اين اصل مهمي براي بازيگريه. سر و كار داشتن با واقعيت. تو فيلم، به تصور من، بازيگر خوب بودن اين نيست كه مردم بگن اوه مايكل كین بازيگر فوقالعادهايه، اين طوري يعني خراب كردين. اونا بايد بگن واي الان چه بلايي سر هري براون ميآد؟ متوجهي؟ تفاوتش اينه.
- الان منظورم درمورد نقش مست بازيكردن نيست. ولي يه چيز مشابه كه قبلا هم بهش فكر نكرده بودم گريهكردن آدمهاست. كسي كه گريه ميكنه درواقع كسيه كه داره تلاش ميكنه گريه نكنه.
- منظورم مشخصاً گريهكردن مردهاست. مردا هر كاري حاضرن بكنن غير از گريهكردن. و وقتي مردي گريه ميكنه بايد با اشكها بجنگه، و وقتي با اشكها بجنگي، تماشاچي برات گريه ميكنه.
- خيلي ممنونم.
نظرات ارسال شده:
ALI.FERASATI در 1397/02/30 ساعت 14:16 گفت:
چرا دانلود نمیشه با این که عضو شدم