مترجم: نازی نظاملی، شايان شمس
گوينده: مريم جلينی
...ما در آخرین گالری این سری هستیم. این تالار آثاری رو در خود جای میده که در ده پانزده سال اخیر در ...
مترجم: نازی نظاملی، شايان شمس
گوينده: مريم جلينی
...ما در آخرین گالری این سری هستیم. این تالار آثاری رو در خود جای میده که در ده پانزده سال اخیر در بریتانیا خلق شدهاند، با توجه به این که بر خلاف تالارهای قبلی، چیزهایی در اینجا مرتباً در حال تغییر اند، ما سعی میکنیم مدام با تغییر و تطبیق به وسعت هنر معاصر واکنش نشون بدیم و آخرین آثاری رو که در پاسخ به تکامل هنر امروز به کلکسیون پیوستهاند، ارائه بدیم.
این پرتره بسیار ساده از لینت یادام بواکی، آخرین اثریه که به نمایش در اومده. به نظرم این اثر که سال گذشته در اختیار گالری تیت قرار گرفته جایگاه جالبی در هنر معاصر داره. از لحاظ تاریخی، پرترهها سرشار از نمادگرایی هستند و کلی اطلاعات در مورد هویت و شخصیت مدل در اختیار ما میگذارن. در این نقاشی، هنرمند عناصر غیرضروری اثرش رو از بین برده و فیگور رو در یک زمینهی تکرنگِ سیاه قرار داده تا تشخیص زمان یا مکان و متعاقباً هویت مدل رو برای ما سخت کنه.
من همیشه دوست دارم فکر کنم که پرترهها تصاویری هستند که در طول زمان با همدیگه حرف میزنند و اعتقاد دارم که پرترههایی مثل این، به سنتهای غربی پرترهسازی گویا و گینزبارو ارجاع دارن. اما رمزآلودگی این اثر با این سنت بزرگ در تقابله. به نظرم قدرت اثر از امتناعش از بیان صریح ناشی میشه و این به شدت تخیل ما رو به کار میگیره.
خب، الان داریم به اثری نگاه میکنیم که برای اولین بار در گالری تیت به نمایش درمیاد. این یک نقاشی دیواری بینام از ریچارد رایته. ریچارد رایت اغلب محلهای بسیار غیرعادی رو برای نقاشیهای دیواریش انتخاب میکنه. بعضی وقتها نقاشیهاش کل یک تالار رو اشغال میکنن و تاثیر چشمگیری به جای میگذارن. نقاشیهای دیگهاش مثل این یکی توی یه گوشه تالار لانه میکنند.
ریچارد رایت به شدت تسلیم نقاشیه. به محض این که برای کار وارد گالری میشه، نقاشیهاش خلق میشن. این نقاشی قطعاً نوعی حس گوتیک رو در خودش داره و به نظرم به تاریخ نقاشی و هنرهای تزئینی ارجاع میکنه. گرچه نقشها بسیار رسمی و دقیق هستند، اثر قلم ذات شکنندهشون رو بر ملا میکنه. در واقع نقاشیهای رایت همگی خاصیت موقتی بودن دارن و بعد از خاتمه هر نمایش، پشت لایههای رنگ سفید ناپدید میشن. در نتیجه، رایت شکنندگی و ناپدید شدن رو به عنوان فرجام بدیهی آفرینش در قلب کارش قرار میده.
جالبه که آخرین کارهایی که باهاشون در آشنایی با هنر بریتانیایی مواجه شدیم، نماینده دو نوع بسیار متفاوت نقاشی هستند. هر دو در مورد وضعیت هنر در قرن ۲۱ ایجاد پرسش میکنند. به نظرم این دو نقاشی با هم گفتگو میکنند ولی هر کدوم به روش خودشون با دیالوگهای شخصیشون و ارتباطشون با تاریخ نقاشی.